
چالشک :)

چالش= با چشم بسته بنویسید (ادرین قهوه خورد )☕☕
خودم= ادزبن فخوه هودد😶🤣

رمان جابه جایی پارت جدید

آدرین با عذاب وجدان از سمتی یه سمت دیگر تخت خوابش غلط میزد ، او حالت تهوع ی شدیدی داشت چون به تازگی کروسان نپخته اش را خورده بود ، او نمیتوانست از فکر اشتباهی که مرتکب شده در آید
بعد از اینکه آقای توماس کروسانش را خورد و از بدمزگی آن گریه کرد ، آدرین یادش آمد به یک بانوی جوان از آنها فروخته
اگر دختر دلدرد میگرفت چه ؟ اگر از آن ها بدش می آمد چه؟ اگر تمام این ها باعث میشد مغازه ی آقای دوپن سوت و کور شوند چه ؟ مخصوصا که بنظر دختر زیبا و حساسی بنظر میرسید ، حتما شکایت میکرد و آقتی دوپن را بدبخت میکرد ، دختر های اشرافی همه ی شان بد ذات هستند

حدس ایموجی ⚔️😀

( جهت باز شدن دسترسیم. )
کاور ربطی به محتوا نداره. اگه مشکلی هست عوض میکنم.

Boombayah!

های !! همونطور که گفتم برمیگردم بزا ۳ ماه تو وب یا بیشتر😘