وبلاگ لیدی باگ
به دنیای میراکلس بهترین وبلاگ لیدی باگ خوش اومدین. اینجا براتون بهترین پست ها رو درباره لیدی باگ و کلی پست قشنگ دیگه آماده کردیم.
_t7cm_9nqy_k1zo_bfhc.jpg)
کمیک خار گل رز P65 f2

خب سلام من اومدم با بخش 65 بالاخره نویسنده اصلی داد و همکارمم داد خب اگه پارت های قبل نخوندید برید بخونید و لایک کنید و کامنت بزارید خب برید بخونید و حمایت کنید 😍🥰♥️♥️ اگه نویسنده بده زود میدیم نگران نباشید فعلا این آخرین پارتیه که گذاشته

رمان فراموشی p10

دختری که وانمود میکنه حافظه شو از دست داده تا دشمنش اونو نکشه
دشمنش که بهش میگه نامزدشه
یه رمان فراموشی مون نشه؟😂 حمایت یادتون نره
ماشین با سرعت متوسطی در خیابان بولونیه_بیانکور حرکت میکرد ، مرینت سرش را کج کرد « حالا چرا زمردی ؟»
آدرین نیشخند زد « چون متفاوته !! دوست دارم متمایز باشم، دوست دارم به یاد بقیه بمونم »
_«مطمئنا اینطوری پلیس زودتر پیدات میکنه »
آدرین اَبرویش را بالا انداخت « مگه قراره جرمی انجام بدم که پلیس پیدام کنه؟»
گونه های مرینت سرخ شدند و دست هایش را روی هوا تاب داد، زیر لب به خودش لعنت فرستاد « نه نه !! منظورم اینه اگه خواستی خلاف سرعت مجاز بری و پلیس افتاد دنبالت .. چیزه ...» سپس ساکت شد
آدرین سرش را به یک طرف کج کرد و قهقه زد « بعد از فراموشی گرفتنت، خیلی بامزه تر شدی !!»
سپس سرعت ماشین را کم کرد و به مرینت چشمک زد « نظرت چیه بریم بستنی بخوریم ؟ »