تو دلیل من برای بودنی❤️🔥p8

های گایز بعد روز ها پارت ۸.
از زبون دنی: وقتی به خونه رفتم جک اونجا بود. جک: میخوام برم دنبال دایانا بریم بیرون ، کاری نداری؟ گفتم: ام....این لباسی که بهت میدم رو بده دایانا بده کارا.جک: داداش عاشق شدی؟ گفتم: نه بابا چی میگی هدیه ی تولدشه.
از زبون جک: لباس رو از دنی گرفتم و رفتم سوار ماشین شدم و رفتم دنبال دایانا.دایانا: بالاخره اومدی. گفتم: دایانا...این لباس رو دنی داده بدم به تو بدی به کارا البته فقط یه هدیه ست.
دایانا: اوه....باشه.
از زبون دایانا: لباس رو دادم به کارا و گفتم: این رو دنی برای هدیه ی تولدت داده. کارا: اها باشه.
از زبون کارا: دایانا با جک رفت بیرون. لباس رو از توی یه پلاستیک در آوردم. یه لباس مهمونی شیک و مشکی. مثل اینکه دقیقا میدونه چه لباسی میپوشم.
به هر حال باید فردا ازش تشکر کنم.
بای🖤