به خاطر غرورم P3

HARLEY HARLEY HARLEY · 1402/7/13 19:22 · خواندن 4 دقیقه

این قسمت = جرعت یا حقیقت😈

آدرین*

تق تق تق... گوشی رو دستم گرفتم و رفتم تا درو باز کنم.

اینقدر محکم در میزد که میخواستم بگم خوب چخبرته!!!!

درو باز کردم.. من:فرفری کجا اینجا کجا؟

مرینت_هه هه بامزه..

و نگاهش به گوشی تو دست من افتاد!

مرینت_چیییییی؟؟؟!!! تو گوشی منو برداشتی؟؟!!

من_من برنداشتم...

مرینت_هه تو گفتی منم باور کردم

من_دختر جون وقتی تو فرودگاه بهم دیگه خوردیم گوشی هامون رو اشتباهی برداشتیم..

مرینت_اره منم اومدم گوشیتو پس بدم😁

من_یعنی واقعا قبل این همه دار داری که سرم کردی نمیتونستی اینو بگی😑

مرینت_میخواستم امتحانت کنم..

گوشی هامون رو برگردوندیم و هردو همونجا چکش کردیم.

مرینت _لاقل برو تو اتاق چک کن!

من_تو برو تو اتاق خودت چک کن دم در واستاد سرتم تو گوشیه.. هرکسی ببینه فکر میکنه داری ازم شماره میگیری😂

مرینت_من از تو شماره بگیرم؟؟؟؟ مگه خوابشو ببینی!

من_شرمنده نمیخوام خوابشو ببینم چون وقتی خواب ترسناک میبینم معمولا نمیتونم بیدار شم و چی وحشتناک تر از این..

مرینت_خیله خوب حالا زبون نریز! 😐

درو بستم و رفتم تو اتاق...اونم رفت... نمیدونم کجا رفت ولی رفت دیگه😂

خودمو رو تخت ولو کردم، گوشیمو باز کردم...

یا خدااااا ایدن چقدر بهم زنگ زده بود!... حالا این وسط شارژم نداشتم زنگ بزنم بهشون..

جیمز اومد داخل:هی پسر از کفت در رفت غذاهای خوشمزه ای دارن😋

من_مگ این قرار نبود یه مسافرت دوستانه و تشکیل شده از خودمون باشه..

جیم_چرا خوب..

من_پس این دخترا اینجا چی میگن!!!

جیمی_بیخیال اینجوری بیشتر خوش میگذره!.. راستی تو و فرگیس خیلی بهم میاین ها!

من_این حرفتو به حالت شوخی میگیرم😐

لباساشو عوض کرد و گفت_بیا پایین میخوایم جرئت حقیقت بازی کنیم😂

من_همینو کم داشتم

با زور و بدبختی منو کشوندن پایین و الان همه سر یه میز جمع شده بودیم. و نصف شبی جرئت حقیقت می‌خواستیم بازی کنیم!

تعدادمون خیلی زیاد بود برای همین باید جوری می‌نشستیم که ب‌شه تقسیم بندی‌ کرد...

دقیقا از عمد جایی نشستم که روبروی مرینت نباشه.. اونم به همین منظور تا میخواست بشینه پرسید که من کجا میشینم؟!

و جوری نشستیم که کلا 1درصد ممکنه به منو اون بیفته!

می‌خواستیم اولین نفر که بطری رو میجرخونه بزرگترینمون باشه پس چارلز اول انداخت!

به ایکو و نیتن افتاد!.. 😂

ایکو_خوب... شما جرئت انتخاب میکنین یا حقیقت؟

نیتن دستشو پشت سرش برد و گفت_خوب راستش...

من_نه نه... ضدحال نزن!

و یک سیلی محکم بهش زدن!.. نیتن که قدرت جو گرفتنش فعال شده بود هتل رو روی سرش. گذاشت و گفت_خانوم محترم من اگر جرعت انتخاب نکنم مرد نیستم!!

ایکو وقتی دید اینطوری داد میزنه چهره مظلومانش رو کنار گذاشت و گفت_افرین به تو مرد دلاور حالا میری از بار رستوران 2تا غورباقه پخته میگیری و جلو همه میخوری!!!

نیتن داد میزد.. ایکو داد میزد.. همه داد میزدن😶

برای اولین بار برای اینکه به نیتن سیلی زدم به غلط کردن افتادم!

خوب چون هنوز جو گیر بود با شهامت کامل رفت قورباغه گرفتو شروع کردن خوردن😅

همه منتظر بودیم ببینیم چیکارش میشه!

نیتن_وای خانوم محترم این قورباغه ها به شدت خوشمزن!

همه:😐وات؟

خب نوبت بعدی بود.. ایکو چرخوند و...... چرا؟!؟!؟؟؟!؟؟

من و مرینت جوری نشستیم.....!! همونطورکه گفتم کلا یه درصد بیشتر ممکن نیست به ما بیفته مگر اینکه همون یه درصد گند بزنه به حالمون!

مرینت_اقا این بطریش خرابه چجوری وجدانن توی همی زاویه واستاد!!!!

من_طبیعت سر لج برداشته بامن!!!!

مرینت_ای خدا من از توی اتو کشیده چی بپرسم خوب!

من_اگر یه موفرفری بخواد ازم چیزی بپرسه میرم دار میزنم!

مرینت_واویلا نخورمت!

من_چرا دیگه مگه من خیار سبز نبودم خب ببعی ها ممکنه گاهی خیارسبز بخورن!

مرینت_ای زبونو نداشتی میخواستی چیکار کنی زبون دراز!!!

من_احتمالا بجا خیار هویج میشدم!

مرینت_فرقی به حالش نمیکنه در کل زبون درازی!

من_اسم من زبون درازه کارمم گفتن رازه😂

ممنون _من. دیگه حرفی ندارم😐

_خدارو شکر!!!!

سارا_تو مرغی اینم خروسه😂

من و مرینت :😐🐔؟ 🐓؟

ارن_حالا ول کن جرئت یا حقیقت!؟

میخواستم بگم. جرئت که یاد قضیه غورباقه افتادم.. تازه این دوتا بهم دشمنی نداشتن اینجوری شد بعد مثلا مرینت به من میگه میری تو استخر خودتو خفه میکنی مرده میای بیرون😐

من_حقیقت!

آدام_امکان اینکه ادرین ترسیده باشه.. 98درصد!!

من_نترسیدم😐

رایان_خجالت اوره!

من_ای بابا.. نترسیدم😐

مرینت_نچ نچ نچ...

من_تو یکی دیگه... جلو جمع نمیتونم حرفی بزنم..

مرینت_نه بابا بگو ببینم چی میخوای بگی؟!!

عین غول مرحله آخر بازی ماریو جوری نگام کرد که... حس زامبی بودن بهم دست داد!

من_اقا جرئت انتخاب می‌کنم ببینم میخوای چیکار کنی! هم واسه اینکه بعضیا و ساکت کنم جرئت انتخاب می‌کنم!

مرینت_افرین تصمیم درستی گرفتی😈

تاحالا شده تو زندگیتون از حرفی که زدین.. اونقدر شدید پشیمون شده باشین که.. فقط تیغ و مرگ بتونه جوابتون رو بده؟

......

 

 

 

 

 

 

 

تو کامنتا حدس بزنین جرعت ادرین چیه؟؟؟ 😉


به خاطر اینکه خیلی سریع به شرط رسید .... شرط و میبرم بالا

20 لایک❤
20 کامنت💬