
پارت ۱۵ زندگی ما دو دوست🦋✨️

پارت قبل حمایت ها کم بودااا👇👇👇
- پارت ۱۵ زندگی ما دو دوست✨️🦋
- پارت قبل به شرط نرسید اشکال نداره
- اینو بخون نظرتو بنویس🫶🏻❤️😊
- و آخرش یه صحبتی دارم بخونید ممنون
شب شد و دخترا رفتن خوابیدن🌃
صبح شد 🌇
یجی صبحانه خورد و آماده شدند برن سمت کلاس درو باز کردن که برن پسره ها هم داشتن میرفتن سلام کردن و راه خودشونو رفتن سر ایستگاه اتوبوس بودن (هم دخترا هم پسرا)
اتوبوس اومد و سوار شدند🚎
وسط های راه بودند اتوبوس هم سر یه ایستگاهی وایساده بود و چند تا پیرزن👵🏻 و یه زن👩🏻 سوار اتوبوس شدند همه صندلیها پر بودند جین وو تا اونها رو دید سریع از جاش بلند شد و جاش رو به یه پیرزنه داد یجی و می هو هم همین کارو کردن با اصرارهای جین وو کی مین هم جاش رو داد اونا وایساده بودند اون زنی که یجی جاش رو بهش داده بود باردار بود🤰🏻 زن از یجی کلی تشکر کرد و یجی هم گفت: خواهش میکنم باید مراقب این کوچولو باشید😄
جین وو هم که داشت یجی رو نگاه میکرد خندید می هو هم که این وسط حواسش به جین وو بود ببینه چیکار میکنه تا می هو این حرکت جین وو رو دید سریع به یجی گفت یجی هم در جوابش گفت:خوب الان چیکار کنم؟(ای بابا دختر جان نکن😕) می هو هم که میدونست یجی تظاهر میکنه چیزی نگفت
رسیدن و رفتن سمت کلاس لباس هاشون رو عوض کردن
یجی و می هو داشتن موهاشون رو میبستن پسرا هم هی نگاهشون میکردن و میخندیدن (بغیر از جین وو و کی مین) دخترا هم توجهی نکردن و شروع کردن به گرم کردن یکم که گذشته پسرا همینجوری به خندیدن ادامه میدادن که یجی به می هو گفت :اَش چقدر صداشون رو مخه 😒
می هو:آره خیلی
یهو یجی نسبتن بلند گفت :هی نمیتونم تمرکز کنم دَک چویا(خفه شید)
که یکی از پسرها (هیون سوک) اومد جلو و گفت:هی ما با تو چیکار داریم برو ورزشتو کن
یجی: خیلی کار داری درضمن خیلی هم پرویی
هیون سوک: هی من پروام یا تو؟
می هو اومد جلو و گفت: هوی بزرگترته احترامشو نگه دار 😡
تا هیون سوک اومد حرف بزنه یجی یوپچاگی(یکی از حرکات با پا توی تکواندو) شو گذاشت زیر گلوی هیون سوک و گفت: ساکت شو
بعد پاش رو آورد پایین و گفت:بسه دیگه سکوت رو رعایت کنید ممنون
هیون سوک هم که برگانش خزان شده بود هیچی نگفت
می هو رو به یجی :آرومی؟
یجی:آره خوبم
پسرا هم ساکت شدن و ادامهٔ تمرینشون رو کردن از اونور بقیه دخترا که داشتن نگاه می کردن هم پشماشون ریخته بود
مربی اومد و گفت: سلام بچه ها امروز قراره به گروه های دو نفره تقسیم شید و دنس دونفره داریم(یه دختر یه پسر)
دخترا تقریبا خوشحال بودن (بغیر از می هو و یجی) پسرا هم زیاد براشون مهم نبود
مربی داشت همینجوری اسم ها رو میخوند که رسید به می هو گفت: می هو با کی مین و یجی هم با جین وو
می هو از یه طرف به خاطر اینکه یجی با جین وو بود خوشحال بود از طرف دیگه بخاطر اینکه با کی مین بود ناراحت بود
جین وو و یجی هم خوشحال بودن ولی به روی خودشون نمی آوردن 🤭
مربی شروع کرد به توضیح و اموزش دنس .......
کلاس تموم شد همه لباس هاشون رو پوشیدن و رفتن یجی و می هو هم همینجوری که میرفتن همه نگاهشون می کردن
یجی به می هو گفت: چرا همه دارن نگاهمون می کنن؟🤔
می هو : نمیدونم فک کنم معروف شدیم
یجی : چه معروفی فک کنم به خاطر کاریه که امروز با پسره کردم 😑
می هو: ولی آخه کی میره به کسی بگه یه اتفاقه ساده بود در ضمن اصلا زمان برای بیرون رفتن از کلاس نداشتیم 🤔
یجی: اون دختره رو یادته وسط کلاس رفت دستشویی🤨
می هو: اره پس..🧐
یجی : پس کار اونه 😤
می هو : آره حالا ولش کن به درک 😒
رفتن خونه حمام کردن و بعدش رفتن توی اتاق مخصوص( اتاق مخصوص یه جای نسبتن بزرگه که توش وسایلاشون مثل کامپیوتر دوربینهایی که به کار گذاشتن برای امنیت خونه و کلکسیون شمشیرها و تفنگها و کمان و تیرها و اینجور چیزاشون+ یه قسمت دیگه که برای ورزش کردنه توش کیسه بوکس و میت ، تاتامی تشک ، تردمیل و بقیه چیزهای ورزشی شون این قسمته چهار تا در داره که دو تاش توی کمد دیواری یجی و می هوعه یکی دیگه از توی قفسههای داخل حمام طبقه دوم در میاد [پله میخوره میره بالا ]بعد اونجا یه راهه
یکی دیگه هم از توی یه کوچه خلوت باز میشه
یجی رفت قسمت ورزشی ورزش کنه می هو هم کامپیوتر و برداشت گیم بزنه
- خوب عزیزانم این پارت هایی که گذاشتم براتون رو قبلا نوشته بودم ولی از این به بعد رو ننوشتم😁
- و خوب وقت کنم حتما مینویسم[یه ذره نوشتم]
- و اینکه برای پارت بعد ۱۰ لایک و کامنت✨️🫶🏻
- اگر هم حمایت نشه همونطور که قبلا هم گفتم احتمالا دیگه رمان رو نزارم😔