
داستان پشت اهنگ ها

ادامه؟
چندتا آهنگ بهتون معرفی میکنم که براساس واقعیت هستن و ایرانی هم هستن.
1. سیگار صورتی/ مهراد هیدن
این آهنگ برمیگرده به یکی از وقایع زندگی مهراد که سالهای پیش واسش اتفاق میفته. مهراد بعد از یک مهمونی همراه با جی افش میاد خونه. متاسفانه به دلیل مصرف زیاد مواد اون دختر اوردوز میکنه و میمیره.
این آهنگم روی همین موضوع میچرخه:
1- موندیم منو تو یه بطری آب خوردی آروم:
(بطری آب همون لیکوئیده که نعشگی قوی داره)
2- چشاریز، پلکا خیس جلوم چه مردی آسون...
3- میاد سفید بهت تو اردیبهشت:
مثل اینکه این ماجرا در اردیبهشت ماه اتفاق میفته و منظور از میاد سفید کفن سفید دخترس.
4- پریدیم سمت ماه با دست باز خوردیم بهش:
اوردوز شدن و فوت دختر که مهراد مردن دختر رو به رفتن سمت ماه تشبیه کرده
ورس سهراب:
ورس سهراب کاملا معلومه که درباره از دست دادن یکیه
1- من روزای خوب یادم میاد
2- هر جام باشم بامن میاد یاد و خاطرش باز دوباره تش رابطه خوندست با تو فاتحش
1- شاید نباید اون شب می آوردم اونو خونه...
2- خودمو فوش دادم چون الان وجدانم
2. جان مریم/ محمد نوری
روزی مادر و دختری قرار بود صبح برن صحرا شب رو میخوابن و صبح که قرار بود برن دختره بیدار نمیشه مادر هم فک میکنه خستس و میزاره بخوابه ولی وقتی چندساعت گذشت مادر میره دخترش و بلند کنه که هرچی صداش میکنه بیدار نمیشه و مادرشو تنها میزاره و مادرش اینو براش میخونه:
(اسم دختر مریم بوده مادر هم نازنین)
جان مریم چشماتو وا کن سری بالا کن...
در اومد خورشید شد هوا سفید...
وقت اون رسید که بریم به صحرا...
آی نازنین...
3. صبحت بخیر عزیزم/ معین
این آهنگ راجب یه پسر آبادانی که از 16 سالگی عاشق یه دختر بوده و به پدرش اصرار میکنه تو همون سن بره خواستگاری ولی وقتی رفتن پدر دختر گف باید درسشو ادامه بده پسرهم بعد از چندسال که درسش تموم شد دوباره میره خواستگاری ولی دوباره پدر دختر بهونه میاره و میگه باید بری سربازی خلاصه که پسر تو 20 سالگی رف و 22 سالگی برگشت که دوباره بابای دختر گف باید کار پیدا کنه خلاصه بعد از چندسال تو 32 سالگیش رف خواستگاری و بالاخره پدر دختر قبول کرد مراسم بزرگی گرفتم بعد از مراسم رفن خونه خودشون وقتی پسر صبح بیدار شد دید همسرش خوابه برای همین بیدارش نکرد بعد از چندساعت نگران دخر شد وقتی نزدیکش شد دید نفس نمیشه خلاصه که بعد اومدن پزشک معلوم شد که دختر انقد خوشحال بوده که ایست قلبی کرده.
ﺑﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺳﺖ ﺳﺮﺩﺕ ﺍﺯ ﻗـﻠـﺐ ﺧـﺴﺘـﻪ ﺗـﻮ ﮔﻮﯾـﺪ ﺣﺪﯾﺚ ﺑـﺴـﯿـﺎﺭ...
ﺻـﺒـﺤﺖ ﺑـﺨـﯿـﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑـﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫـﺖ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺑـﺎ ﺁﻧـﮑـﻪ ﻟـﺤـﻈـﻪ ﻟـﺤـﻈـﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﺍﺯ ﺩﻭ ﭼﺸﻤﺖ ﺗـﻦ ﺧـﺴـﺘـﻪ ﺍﯼ ﺯ ﺗـﮑـﺮﺍﺭ...
ﻋﻬﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﺷﮑﺴﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ...
اﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﺗﺎ ﺩﻡ ﻣﺮﮒ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﺴﺴﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ...
اگه خوشتون اومد دوباره میزارم.
حمایت؟