مهمونی دوستانه پارت 15(ماجرا های گروه سرود: بخش9: تغییرات)
28 خرداد 1401 · · خواندن 1 دقیقه بوبم بوم
امشب شب جشنه
امشب شب شادیه
بوم بوم
غم امروز جایی نداره
ناراحتی ها رو بنداز دور
بوم بوم
راه برو شاد باش
از زندگی لذت ببر
مرینت: خودم به این مسئله رسیدگی میکنم راستی لوکا کارت دارم.
لوکا: ام باشه صبر کنید منم بیام.
(جای دیگر)
مرینت: لوکا نظرت رو راجب آهنگ بگو.
لوکا: رک بگم؟
مرینت: آره.
لوکا: متن جالبیه ولی ساز های زیادی داره و چیز هایی داره که بهشون نیازی نداره. و البته اینکه تو فک میکنی چون میتونی از همه کمک بگیری به این معنیه که همه باید شرکت کنند هم بی تاثیر نیست. و فکر میکنم آدرین هم باید بخونه نه اینکه برقصه چون اون سازنده ی آهنگه. و برای لباسا هم ار ناراحت نمیشی باید بگم که تو باید لباسای مخصوص آهنگ رو بکشی. نه اینا رو. اینا لباسای قشنگی اند ولی به اهنگ نمی خوره.
*نفس عمیقی*
لوکا: مرینت من میدونم که هم تو هم بقیه میخواید کمک کنید ولی حضور کل کلاس دیگه زیادی زیاده و میدونم که گفتن این موضوع به اونا سخته ولی تو باید بهشون بگی. و گرنه اونا وقتی میفهمن که دیگه خیلی دیره.
مرینت*نفسی عمیق*: مرسی که صادقانه با من حرف زدی.
مرینت بر روی صحنه میرود.
مرینت: بچه ها میدونم که همه میخوایید کمک کنید و حق هم دارید ولی نمیشه اینکار رو کنید من میخوام تغییراتی تو آهنگ ایجاد کنم...
(چند دقیقه بعد)
پایان