های گایز.

از زبون کارا: هاج و واج رفتم خونه. دایانا : چیشده؟ چرا عین دیوونه ها رفتار میکنی؟

رفتم رو تخت و دراز کشیدم.

به لحظه ای که من رو بوسید فکر کردم.

یادمه وقتی راهنمایی بودیم باهم رابطه داشتیم....

فلش بک به چند سال پیش: آخر سال بود، داشتم به طرف در حرکت میکردم تا برم خونه....وای دستی جلوم رو گرفت...اون دنی بود! دنی: هرچیم بشه بازم عاشقتم.

و بعد بوسه کوچیکی رو سرم زد.

بهش نگاه کردم که بهم لبخند زده بود و داشت میرفت...

 

پایان فلش بک.