
چالش

ادامع.
من اتفاق افتاده همین امشب:
خواب دیدم که توی جنگل با بدن یوجی دراز کشیده بودم که سوکونا اومد گفت من توی این کلبه قایم میشم منم گفتم هرجور راحتی😂
ی بار هم خواب دیدم با باجی که لباس بانی گرل سنپای رو پوشیده بود(صورتی هم بود)😂 توی مدرسه در مورد چیفویو، مایکی، کازوتورا و... غیبت میکردیم
ی بار دیگه هم با چیفویو(کراش اعظم) و تاکه میچی و هینا رفتیم خونه سنجو اینا. سانزو با عصبانیت نگاه میکرد. تاکئومی و واکاسا هم بودن. بعد تاکه میچی مثل احمقا هی میگفت اینجا کجاست...😂
توی کامنت ها خوابت رو تعریف کن