رویای واقعی مآه پارت 1 🌚✨️

KR KR KR · 1403/12/7 15:49 · خواندن 2 دقیقه

بریم برای پارت اول ، امیدوارم حمایت شه 🖇🌿

راستی رمانم خون اشامی و خیلی باحال هست مطمئنم خوشتون میاد 🌚🌱

برای پارت 2 ، ۵ تا لایک و کامت برو ادامه ✌🏿✨️

 

 

اسم داستان : رویای واقعی مآه

اسم نویسنده : کی آر (خودم هستم)

 

☆این داستان برگرفته از واقعیت و تخیلات است☆

 

اگه باور نمیکنی نخون ! 

 

میخوام داستانم رو مثل بقیه ی داستان ها شروع کنم ؛>>

روزی بود روزگاری مثل بقیه ی روزها وقتی بدنیا اومد ، همراهش بدبختی و نگون بختی آورد :)) ولی با بقیه یه  فرق کوچیک داشت ؛ سرطان ، سوختگی ز مشکلات عجیب و خانوادگی،  نداشتن دوست ، میگرن و افسردگی جز کوچیکی از زندگیش بودن. تنها کسی که به چشمش میومد ، اون بود : بهترین دوستش اما اونم رفت ، ! چند سال قبل چیزی رو در حد یک کلمه به یاد آورد ، مآه ☆ اگه بهش نگاه کنی من رو توش میبینی اون این رو گفت و دیگه پیداش نشد تا یه سال بعد دختر کوچولومون باز اونو دید ':

اما تو رویای واقعیش ،،

براش گریه کرد :(

براش شب و روز مرد و زنده شد ،'

وای اون نبود ^_

بود ^^

ولی یادش نمیومد '؛

و تنها کسی که آسیب دید اون بود ، دختر کوچولومون که با همین آسیب ها بزرگ شد ؛>> 

 

 

سلام !

احتمالا کنجکاو شدید که اون کیه یا اصلا قضیه چیه ؟؟ صبر کنید بهتون میگم به شرطی که نگید دارم دروغ میگم !  میخوام چند تا تعریف واژه براتون بنویسم چون شاید بعضی ها ندونن یعنی چی این هایی که میگم ؛<<

 

♡واژه نامه : 

 

رویای واقعی : منظورم رویایه که میشه تو واقعیت دید و خواب نیست .

 

زندگی قبلی : هر کس چند تا زندگی داره ، و شاید این زندگی شما اولیش باشه یا آخریش ، ولی زندگی قبلی عر کسی عجيبه !:>

 

واسطه : کسی که میتونه بینه روح ، جن و انسان ارتباط برقرار کنه ^^

 

خون آشام : کسی که عاشق خون هست و یه قدرت هایی داره!<☆

 

نیمه خون آشام : کسی که نصف روحش انسان و آصف دیگه روحش خون آشام هست ¿◇

 

 

 

اینم تا اینجا امیدوارم حمایت شه تا پارت های بعدی رو بزارم 🌱🌚