love line 3

♡♬[灰色の蝶]♬♡ ♡♬[灰色の蝶]♬♡ ♡♬[灰色の蝶]♬♡ · 1404/3/9 10:47 · خواندن 2 دقیقه

...

با استرس برگشت و روی صندلیش نشست،قلبش بدجور تند میتپید و نفس نفس میزد.دختر کناری دستش رو به پشت جویی زد.

_هی حالت خوبه؟

سعی کرد خوب فکر کنه،اون از عشق میترسید اما چه دلیلی داشت از اون پسر بترسه؟!نفس عمیقی کشید و لبخند خرگوشی زد.

_آره حالم خوبه،مرسی.

_هییی تو برنامه لاو لاین رو داری؟

جویی هوفی کشید.

_نه از این کارا خوشم نمیاد.

دختر باد ذوقش خوابید.

_باید زنگ تفریح حتما برات نصب کنم،راستی من هانولم.

_منم جوییم.

بعد از کلاس خسته کننده ریاضی،بالاخره زنگ تفریح خورد و دو دختر مشغول صحبت شدن.

_تو دوستی نداری تو این مدرسه؟

جویی نمیخواست مزاحم اوقات فراغت سوهو با میونگ بشه.

_چرا دارم،ولی فعلا مشغوله.

_خببب منم دارم انقدر زیاد که نمیدونم چندتان!ولی همه اونا کسیو برای وقت گذروندن دارن،گوشیتو دربیار باید لاو لاین رو برات نصب کنممم.

ناخودآگاه جویی اخم کمرنگی کرد.

_مجبورم؟

_نصب کن لطفااا.

هانول صفحه برنامه رو توی گوشی جویی آورد و روی دکمه دانلود زد.

_زود باش زود باش به یه احساس مثبت خیلی قوی فکر کن واگرنه دانلود نمیشه.

جویی تمام تلاشش رو کرد،ولی ذهنش خالی خالی بود.

_میگه ضربان قلبت ضعیفه،باید دوباره امتحانش کنی.کسی بوده که حس کنی دوسش داری امروز؟

جویی ناگهان یاد اون پسر افتاد و تپش قلب گرفت،این چه حسی بود؟استرس یا یا...خوشحالی؟

_بالاخرهههه دانلود شدددد،بگو ببینم به کی فکر میکردی شیطون؟

جویی مکثی کرد.

_نمیدونم!

____________________
_هی هیون،تاحالا اینجوری سردرگم ندیده بودمت.

هیون سو بشدت درونگرا بود.درحدی که با دوست خودش فقط دوکلمه بیشتر از بقیه حرف میزد!

_هومممممم

_بیخیالللل تو از صبح تا شب داری فقط همینو میگی.

هیون سو در دنیای پوچی زندگی میکرد،تقریبا هیچکس و هیچ چیز برای او مهم نبود.ولی حالا چه شده بود؟با یک برخورد ساده۶۰درصد به اون دختر علاقه مند شده بود؟

_______________________

پیام جدیدش از برنامه رو چک کرد.

_فردی در نزدیکی شما به شما علاقه دارد!

_______________________

_کیم هانول

16ساله

ESFP

با میونگ دوسته.

امکان داره دختر شلوغ پلوغ و ساده ای بنظر بیاد.

عاشق روابط با آدماس.

به سرعت تغییر مود میده.

علایق:مهمونی،دوستاش،پوشیدن لباس های مجلل،مسخره بازی درآوردن