
love line 6
![♡♬[灰色の蝶]♬♡](https://dl.blogix.ir/webp/20250605162230592874.webp)
...
_نظر شما درباره برنامه لاو لاین چیه؟
_همین برنامه باعث نجات شرکت من از دست کلاهبردارها شد!این برنامه فقط عشق نیست،یک روز که برای بهتر شدن معامله ام این برنامه رو نصب کردم،متوجه این شدم که وفاداری اون مرد به من به صورت قابل توجهی پایینه.
_پس شما مطمئنین که این برنامه هیچ آسیبی نداره؟
_اصلا!
_امیدوارم یک روز آقای لی جیهون اشتباه خودش رو بفهمن.
فضای مجازی از مصاحبه های مختلف پر شده بود ولی حقیقت از نظر جویی،این بود که همچین احساسی قوی تر از چیزی هستش که وابسته به یه برنامه باشه.
ساعت۴با هانول توی پارک قرار گذاشته بود و نمیخواست دیر کنه.منظور هیون سو از اون حرفا چی بود؟بالاخره به پارک رسید و دستی برای هانول تکون داد.
هانول بی نهایت زیبا بود.ولی اون؟اصلا چیزی داشت که جلب توجه کنه؟همیشه پدر و مادرش رو بابات بدنیا آوردنش و انتخاب همچین اسمی که در چشم خیلی ها یک اسم مخفف دیده میشد،سرزنش میکرد.
_سلاممممم دخترررر.
هانول آغوشش رو برای جویی باز کرد.
_لاو لاینتو دربیار ببینم.
جویی وارد برنامه اش شد.
_اوه به همین زودی۱۰۰درصد باهام دوست شدی؟
هانول اخم کیوتی کرد.
_۵۰درصد؟من فقط اسباب بازیمممم؟راستییی دوست پسرمو بهت نشون دادم؟
هانول دوست پسر داشت و اون تو ترس ساده از عشق مونده بود،جالبه نه؟سری به نشانه نه تکون داد.
_اسمش سوبینه،ببینش آخههههه چقدر خوردنی و گوگولیهههه.
_اینکه بیشتر به بچه۱۴ساله میخوره.
هانول سعی کرد از جویی عصبانی نشه.
_اره ولی یه دوست ضد حال داره که بهش میخوره۳۰سالش باشه.
_اسم دوستش چیه؟
مکثی کرد.
_اومممممممم.
__________________________