
عشق شکسته:s3 p5(شاهزاده ،ارباب جوان و جین!)

A snake that sacrifices itself to protect the cat prince.
ماری که برای محافظت از شاهزاده گربه ای خود را قربانی میکند.
A servant desperately searching for his master
خدمتکاری که ناامیدانه به دنبال اربابش می گردد
Immerse yourself in your pain and suffering, you hybrid.
در درد و رنج خودت غوطه ور شو ای دورگه.
Snake, tiger and cheetah
مار،ببر و یوزپلنگ
الناز: مامان!...(چشمانش از وحشت گشاد میشوند) جین!
جین: به اونا نگاه نکن.
الناز: مامان...بابا...لیزا جان...
جین: الناز به اون جنازه ها نگاه نکن!
*الناز بدون کلمه ای حرف با وحشت به جین نگاه میکند*
جین: مار های تاریکی!
*دشمن در مه گرد و غبار ناپدید میشود*
جین*دستش را روی شانه الناز میزاره و با لحن تسکین بخشی میگوید* : هیس هیس... همه چیز درست میشه. باشه؟ آروم باش. فقط نباید نگاه کنی. همه چیز درست میشه باشه؟*بغل کردن* آروم باش باشه؟
الناز: جین...*فریادی وحشت زده* جین!
*جین با تیری در پشت روی الناز می افتد*
جین: همه چیز درست میشه...من مراقبتونم... قول میدم...* در نهایت نفس آخرش رو میکشه*
الناز: جین! جین! بیدار شو!
من مراقبتونم...من مراقبوتم؟
الناز:*درحالی که اشک در چشمانش جمع میشود با آسودگی نسبی میگه* جین...
(....)
: ارباب! ارباب! کجایید؟
دخترک با وحشت تلاش میکند تا ارباب جوانی را که گم شده بود را پیدا کند. به خودش فوش داد مثلا او قرار بود از آنها محافظت کند نه اینکه شاهد مرگشان باشد. با ناراحتی به دختر جوانی که بر روی تخت یکی از اعضای خاندان کاستیفر دراز کشیده بود فکر کرد. دختر به آسودگی خوابیده بود بر خلاف بقیه خدمتکار ها و خانواده اش. بلوز آبی زیبای پوشیده بود که طرح های آن مانند کاشی کاری بودند. و همین طور دامن آسمانی ای داشت که در عین سادگی بسیار زیبا بود و به پوست سفید رنگ دخترک می آمد. و وقتی فهمید که او هم نیز به سرنوشتن بقیه دچار میشود ناراحتی اش دو برابر شد.
خدمتکار: ارباب جوان!
(آنطرف)
الناز: شما ها...دیگه کی هستید؟
:.....ادامه دارد....