
My witchcraft school p1

خب سلام اینم از پارت اول بیاید ادامه:)
مرینت: امروز پدر و مادرم به قنادی نیومده بودن چون برای ناهار به جایی دعوت شده بودن.
داشتم ظرفا رو میشستم که متوجه شدم یکی از ظرفا رو دارم به پرواز روی هوا در می اورم! اون ظرف سریع برگشت به داخل ظرف شویی من هم با خودم گفتم شاید خیالاتی شدم؛
تصمیم گرفتم یک کیک خیلی زیبا برای خودم درست کنم اخه دیروز تولدم بود: البته دوستام و پدر و مادرم برای تولد گرفتن ولی الان دلم میخواست خودمم یکاری بکنم:)
مشغول هم زدن محتویات کیک بودم که متوجه افتادن یک نامه به درون مغازه شدم، رفتم که نامه رو بردارم وقتی برداشتم دیدم روی آن زده مدرسه جادویی هاگوارتز. با خودم گفتم منظورش از مدرسه جادویی چیه؟!
نامه رو باز کردم داخل آن نوشته شده بود:«سلام، این نامه از طرف یک مدرسه معمولی نیست این نامه را از مدرسه ای که در آن سحر و جادو اموزش میدهند برای شما فرستاده ایم؛
اخیرا ما متوجه شده ایم شما برخی کارهارا بطوری که نمی توانید توضیحشان دهید و فکر میکنید آن چیز ها فقط خیالات شما بوده انجام میدهید.
پس ایا خانم مرینت دوپنچنگ در مدرسه اموزش کنترل سحر و جادوی ما شرکت میکنید؟
نظر خودوون رو فقط پایین این نامه بنویسید اگر جوابتون بله بود قوانین پشت برگه ظاهر میشوند؛
شروع سال جدید مدرسه از 1 اکتبر یعنی دوماه دیگه است»
نامه رو بستم با خودم گفتم یعنی این کارهای اخیر من توضیحی دارند و خیالاتی نشدم؟
صبر کردم تا پدر و مادرم بیایند و آن موضوع رو برایشان مطرح کنم.
شب شد صدای بازشدن در امد پدر و مادرم به داخل خانه امدند بعد از سلام موضوع را بهشان گفتم و نامه رو به انها دادم.
پدرم بعد از خوندن نامه مکثی کرد و گفت او هم زمانی که بچه بوده است پدرش میگفته
قرار است نامه از برایش بیاید ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاده است چون او قدرت جادویی نداشته!
گفتم: یعنی این مدرسه با مدرسه ای که تا الان میرفتم فرق میکند و عادی نیست؟
پدرم گفت: بله این مدرسه فرق میکند، این مدرسه برای کسانی است که قدرت های غیر معمولی و جادویی دارند.
مادرم گفت: باب(پدر مرینت) بنظر من که وقت خوبی است که او به این مدرسه برود!
پدرم تایید کرد و گفت: نظر من هم همین است؛
مرینت(در ذهن خودش): یعنی باید از این مدرسه و دوستانم خدافظی کنم؟خیلی ناراحت شدم ولی امتحان جایی جدید هم فوق العادست:)
جواب بله را روی نامه نوشتیم که قانون ها پشت صفحه نمایان شدند:
قانون شماره..
1_دانش اموزان باید حتما یک جغد، گربه یا وزغ داشته باشند.
2_دانش اموزان باید یک دیگ به قطر 23 همراه داشته باشند.
3_گرفتن جاروی جادویی الزامی است.
4_حتما باید یک پوب دستی تهیه کنید.
5_...
6_...
زیر همه قانون ها نوشته بود اگر نمی دانید این وسیله هارا از کجا تهیه کنید میتوانید به خیابان دیاگون بروید که در مرکز لندن قرار دارد.
نکته: داستان در انگلیس اتفاق می افتد.
پایان
شد 2767 کارکتر
ببخشید اگه بد بود
برای پارت بعد
لایک: 5
کامنت: 5