طنز ¹¹❤️‍🔥👗

MEHRANA MEHRANA MEHRANA · 1403/12/18 06:34 · خواندن 1 دقیقه

🔊برو ادامههه

شرط:۱۵ کامنت یا ۱۰ لایک

 

شما نمیدونید ولی یه زمانی موبایل تاشو بود
وقتی پشت تلفن با طرف دعوات میشد تق میبستیش!😆

 


لامصب انگار از پشت گوشی میزدی تو دهن طرف جیگرت حال میومد😁😂

تخصص من نوشتن نامه های احساسیه😌

یه‌بار پایین برگه امتحان برای استاد چنان مظلوم‌نمایی کردم

 

که بعد امتحان مقداری لباس و غذا فرستاده بود در خونه‌مون😐🙂😂

 

یه بار تا ۳ظهر خوابیده بودم بابام اومد گفت بلندشو دیگه خرس گنده عصر شد، از جام پاشدم بش گفتم

اگر بی هدف از خواب بیدار شدید بهتر است بخابید... استیو جابز.


با دستاش یقمو گرفت از پنجره اتاقم منو انداخت پایین گفت؛ آدم های بی ارزش را نابود کنید.... هیتلر.😂😂😂

صبح تو تاکسی یکی لباس چارخونه قرمز پوشیده ‌بود پیاده که شد در رو محکم بست‌


راننده سرشو آورد بيرون 
گفت : مرتیکه رومیزی

من بارها گفتم و میگم این راننده ها  استعدادهای درخشانی هستن باید  بهشون  تسهیلات داد 😂😂

 

‏دکتر به داداشم گفته بود برای کاهش وزنت شبا به جای شام باید پیاده روی کنی

شیش ماه رفت دیدیم از قبلم چاقتر شده

یه روز تعقیبش کردم دیدم پیاده میره

تا سر خیابون یه پیتزا میخوره برمیگرده😑😂

توی مهمونی، نامزدم روبروم نشسته بود، بهش اس دادم بوسم ميدی!؟

يهو اخماش رفت تو هم،بلند شد و رفت

 

 

يه نگاه به اس انداختم ديدم نوشتم بوسگ ميدی

تف تو روح گوشی لمسی...😂😂

دیشب به بابام گفتم بابا خیلی دوست دارم


دستشو گذاشت روشونه هام

 

گفت:بیادوست معمولی باشیم پول ندارم😂😂😂😂

 

پایان 

برای عید ۴ تا پارت باهم میدما📊🪙