کفش در مدرسه 👠 پارت هشتم

🌈𝕣𝕒𝕚𝕟𝕓𝕠𝕨🌈 🌈𝕣𝕒𝕚𝕟𝕓𝕠𝕨🌈 🌈𝕣𝕒𝕚𝕟𝕓𝕠𝕨🌈 · 1404/2/14 00:57 · خواندن 1 دقیقه

حمایت ها خیلییییییی اومده پایین لطفاً حمایت کنین موحنایی ها👑 یادتون اومد؟ 

بزن ادامه مطلب 🫀 

+ الکس😉  - لینا😍ـ بیلی😀 # بقیه افراد  

+ من میرم تو با خیال راحت لباست رو عوض کن

اشکام رو پاک کردم و لباس خونم رو پوشیدم 🤦🏻‍♀️

حس میکنم وقتی الکس رو میبینم یا حرفش میشه تو دلم رخت میشورن🥹

( نویسنده: خب باهوش حس عشقه🤦🏻‍♀️😀)

- ببخشید دیر کردم 

+ نه بشین 

ـ لینا چیزی میخوری بیارم برات 

- نه این فیلمه رو ببینم میرم کلاس شمشیر بازی

چیزی که ازش متنفرم شمشیر بازیه ولی خب المسم حتما بخاطر من ثبت نام کرده چی بگم😀😐

+ خوبه پس منم باهات میام 

سر تکون دادم 

- راستی بیلی پس مامان و باباتون کجاست؟

+ اونا مارو ترک کردن 

- ترک؟ 

ـ آره رفتن انگلیس ما اصلیتمون انگلیسی 

( نویسنده: بابا دیگه آنقدر باکلاس 🤩)

بعد از یک ساعت

فک کنم که الکس ناراحت بود 🙂😭

دلم براشون میسوزه 

(نویسنده: خب خودتم الان توی این وضعی)

- من میرم لباسام رو بپوشم 

( لینا رفت)

ـ هی الکس 

+ هان چیه 

ـ میگم تو لینا رو دوست داری؟

+ هوفففف چندبار بگم عاشقشم 

ـ از دست تو 

تموم

اینم تقدیم به تو دردونه قلبم ❤️

خب امیدوارم خوشتون اومده باشه ✌🏻 

لایک رو بترکونین و کامنتم حتماً بزارید میخونم و جواب میدم 

ممنونم ❤️ 🫀