امشب رو شاد باش
چون فقط همین یک شبه
پس... جوری برقص که دنیا ببینه
ببینند چقدر تو خاصی
************
این جشن یه جشن عادی نیست
خب ما هم عادی نیستیم!
اصلا بیخیال عادی بودن
از مهمونی لذت ببر
***********
نقاب و ماسک و لقب
اصلا مهم نیست
برای ما دیوونه ها اصلا مسئله اسم نیست
پس تا جایی که میتونی خوش باش
چون فقط همین امشب رو داریم
اکنون ما شاهد چالش جدید خواهیم بود(این ارک: ارک ماجرا های گروه سرود مدرسه)
مدیر: ولی بچه های این کلاس باید بتونند با همین هماهنگی روز سه شنبه سرود مدرسه رو بخونند.
مرینت*با جسارت تموم*: میتونیم و اینکار رو خواهیم کرد. ما تا قبل از سه شنبه هماهنگی خواهیم یافت که توی تاریخ بنویسن.
مدیر: تا روز سه شنبه درس مشقی ندارید و لزومی به مدرسه رفتن کلاس شما نیست(یعنی واسه شما مدرسه ها تعطیله) ولی اگر نتونید.... همتون تنبه میشید اونم چون از قوانین مدرسه سر پیچی کردید و با اقای اگراست همخونی کردید.*دستش رو جلو میاره* ایا قبول میکنید؟
مرینت با اطمینان کامل دستش رو توی دست مدیر می زاره و دست میده: قبول میکنم.
مندلیف: *برای ترسوندن مرینت میاد جلوی صورتش* خیلی دلم میخواد ببینم بچه هایی که هرگز باهم هماهنگ نبودند چطوری میخوان برای مراسم سرود خوانی ای که به قصد رقابت با دیگر مدرسه هاست رو هماهنگ میکنید.
مرینت*با اسودگی کامل*: نگران نباشید خانوم مندلیف من و دوستام تا قبل از سه شنبه به طور کامل باهم هماهنگ میشیم. مگه نه بچه ها؟!
همه مرینت رو بخاطر شجاع بودنش تشویق میکنند.
مدیر: پس شما 9 روز وقت دارید که این بچه ها رو اوماده کنید خانوم دوپان چنگ و تا اون مدت اگر بخوایید سالن ورزشی در دسترس شما خواهد بود. و برای همین الان کلاس ندارید.
همه: اخجون.
و بچه ها در حال راه رفتن تو حیاط باهم حرف میزنند.
الیا: واقعا حرف جسورانه ای بود مرینت ولی تو دقیقا چه طوری میخوای در عرض 9 روز همه رو هماهنگ کنی؟
مرینت: یه فکر دارم. کمکم میکنید؟
لونا: معلومه.
مرینت: خیلی خب *میره بالا ی سکوی حیاط که برای سخن رانی به کار میرود* بچه ها! *داد میزنه* بچه ها!!!!
الیا: با بلند گو حرف بزن اونطوری تار های صوتیت پاره نمیشه دختر جان.
مرینت: ممنون.*بلند گو رو میگیره جلوی دهنش* خیلی خب همگی توجه کنید...........ادامه دارد..........
همگی توجه کنید ها مرینت کارتون داره *کار های سادیسمی*
#روح نباشید_کامنت دهید
_t7cm_9nqy_k1zo_bfhc.jpg)
